در حال تدارک صحنه و تعویض لباسهایشان هستند. فرشتگان سپیدپوش شدهاند و لشگر و خانواده اهل بیت(ع) سیاه پوشیدهاند و پوشیههای سبز رنگ بر صورت زدهاند، آنهایی که نقش یزید و اطرافیانشان را ایفا میکنند، لباسهایی قرمز و مجللی بر تن کردهاند. استرس و شور و شوقشان به وقت آماده شدن برای اجرا تماشایی است. سالن مجتمع شوق زندگی از بچههای مراکز شبه خانواده که از مشهد آمدهاند پٌر میشود، دختران از مراکز مختلف و در گروههای سنی متفاوت در سالن مینشینند و منتظر شروع اجرا تئاتر میشوند.
تئاتر آغاز میگردد، صحنههای اول، داستانِ هاجر و اسماعیل روایات میشود، دویدنهای مکرر هاجر بین صفا و مروه، مشاهده مکرر سراب، مادر دلسوخته و کودک تشنه و رنجور، سست نشدن ایمان و مصمم ماندن بر عقاید و... اصلی ترین مفاهیمی است که در تئاتر به شیوه نمایش توسط دختران به بهترین حالت و ملموس ترین شکل، روایت میشود.
در قسمتی هاجر رو به آسمان گلایه میکند، که خداوندا این چه بود که با من کردی، طفلم تشنه است و چطور میپذیری که مادری اینچنین برای آب تقلا کند و کودک رنجورش را در آغوش بکشد. آیا رحمتت به ما نمیآید؟! آیا در این گیتی مادر و کودکی را مثل ما دیدهای که این چنین لب تشنه باشند؟!
بعد از این سکانس، داستان به شیوهی دیگری روایت میشود، صحنه و بازیگران نمایش، ذهنِ مخاطب را به درون واقعا کربلا هدایت میکنند، داستان از طفل سه ساله، از مادران داغدیده، از علمدار کربلا، از سرهای بریده، از لبهای تشنه و... حکایت میکند. تئاتر در حرفهای ترین نوع خود با بٌرشهایی از مداحی و متناسب با موضوع هر صحنه ترکیب میشود. اجرای فرزندان به قدری قوی و فوق العاده است که تمام سالن منقلب میشوند و با مداحیها زمزمه میکنند. حالا شرایط تغییر پیدا کرده، نوجوانان، مربیان و مسئولین داخل سالن را میبینی که اشک میریزند و از این اجرا متاثر شدهاند. فرشتهها دور اهل بیت حسین(ع) رقص سماع میکنند. نورپردازیها باتوجه به محتوای هر صحنه تغییر میکند. بدنت به لرزه میافتد و همه در صندلیهای خود و خیره به صحنه حتی لحظهای از این اجرا را از دست نمیدهند.
سکانس پایانی حضرت زینب(س) با هاجر دیدار میکند و هاجر که داستان کربلا را به نظاره نشسته است از شکایت خود به درگاه باری تعالی پشیمان میشود و بر کودکان دشت کربلا عزاداری میکند
صاحب این مجلس به شما نظر کرده است
نیره عابدینزاده معاون دادستان و سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۵ مشهد که از ابتدای نمایش در سالن حضور داشته و این اجرا را به تماشا نشسته است، بعد از اتمام نمایش خطاب به دختران میگوید: این اجرای قوی و فوقالعاده که فضایی اینچنین منقلب کننده را در این سالن حکمفرما کرد و دلها را در تمامی لحظات اجرای نمایش با خود همراه ساخت فقط یک معنی دارد و آن هم این است که صاحب این مجلس به شما نظر کرده است.
وی افزود: هرآنچه از دل برآید بر دل نشیند. نیت شما در اجرای این نمایش حکایت از قلبهای پاک و معصوم شما دارد که اینچنین با مخاطب ارتباط برقرار کرده و نمایش را تاثیرگذار کرده است. قطعا این نمایش ارزش آن را دارد که بهزیستی روی آن سرمایهگذاری کند. خوشحالیم که دخترانِ ما، استعدادهای خود را در مسیر درست استفاده میکنند.
نمایش حدیث عاشقی و دلدادگی توسط فرزندانِ بهزیستی
مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی در انتهای تئاتر ضمن تقدیر از دخترانی که در این نمایش به ایفای نقش پرداختند، گفت: در شب ماتم اهل بیت(ع) و خوشه چینی از سفره و خان گسترده اهل بیت(ع)، با هنرنمایی فرزندانِ توانمندمان، میهمانِ روضهای از مرثیههای تاریخ سوز اهل بیت(ع) شدیم.
وی افزود: انصافا به شخصه خیلی از این اجرا استفاده کردم و از دو جهت خیلی منقلب شدم. اول بدان سبب که هر گوشهای از روضه اهل بیت(ع)، قلب و روح و جسم هر انسان و بشریت را تحت تاثیر قرار میدهد و از جهت دیگر این حدیث عاشقی و دلدادگی و انتقال حس از طریق هنرنمایی فرزندان عزیزمان انجام گرفته است. خوشحالیم که در خانههای بهزیستی کار فرهنگی انجام میشود و برای ارتقای فرهنگی و کشف استعدادهای فرزندان فعالیتهایی از این قسم انجام میگیرد و از همه کسانی که در این مجموعه نقش و مسئولیتی بر عهده داشتند، تسکر میکنم. حیف است که این اجرا و توانمندی با چند اجرا کوتاه خاتمه یابد و قطعا بعد از این از پتانسیل و توانمندیهای این فرزندان در مناسبتهای مختلف بیشتر استفاده خواهد شد.
نظر شما